« باز میگردم ... | دختر آبی ... » |
این روزها حال دلم گرفته ست…
دلم آرامشی میخواهد سرشار از طراوت نگاه تو…
آرامشی به خنکای نسیم صبحگاهی…
آرامشی به سکوت برکه های پر از نیلوفر آبی…
و صدای دلنشین قورباغه ها و جیرجیرک ها…
روزهایی که به تو نزدیکم؛ حس میکنم پَر کاهم…!
سبکِ سبکِ سبک…
فارغ از دنیا و مافیها…
تو چه آرامشی داری معبود بی نظيرم!
و آنهایی که عطر تو را دارند…
نگاهشان… حرفهاشان… نشست و برخاستشان…
آرامشی از جنس تو!
آن روزها چقدر از این چهره ها بود!
و الان عکسشان…
چقدر تشنه ی چند لحظه حضور آرام کسانی هستم که زندگان واقعی اند!
احیاء !
و میهمانان عزیز خوان نعمات بی پایان الهی…عند ربهم یرزقون…!
وه که سعادتی بالاتر از آرامش یافتن نزد پروردگار مقتدر نیست…
ای شهدا!
شمایی که به آرامش ابدی متنعم شدید
لختی با ما دنیا زدگان مضطرب بنشینید و از نور وجودتان زکاتمان دهید…
برایمان ریسمانی بیندازید در این تاریکی دنیا!
ریسمانی آسمانی که گم نشود
ریسمانی از جنس نور…!
#شهدا
#دفاع_مقدس
#آرامش
#نور
فرم در حال بارگذاری ...