شنیده بودم که در هر چیز عبرتی نهادی
و اینکه هر کس عبرت ها را دریافت و آویزه گوش کرد، میانبری به مقصد زده و برد کرده است!
دنبال نشانی ات می گشتم…
صدای گریه کودکم را شنیدم، عروسکی جلویش گذاشتم.
باز ملتمسانه نگاهم کرد و گریست!
اسباب بازی و خوراکی و…
هر چه بیشتر چیزهایی که دوست داشت، پیشکشش کردم، صدای گریه و نگاه های بی قرارش بیشتر شد!
خندیدم و با عشق تمام در آغوشش گرفتم؛ بوییدم و بوسیدم و آرامش کردم؛
و حالا او هم مرا داشت، هم آرامش و هم همه ی آنچه که پیشکشش کرده بودم!
حال بنده خدا هم به همین میماند…
اگر در برابر خدا تضرع کرد، خداوند نعمتی میدهد
اگر به همان راضی شد و آرام گرفت، در همان حد میماند!
ولی اگر اصرار کرد و به نعمات بیشتر و مقامات عالیه و جاه و کرامات خاصه اکتفا نکرد، به لقاء پروردگار و آرامش و حیات ابدی میرسد… چنانکه هر آنچه بخواهد در اختیار او خواهد بود. و رضوانٌ مِن الله اکبر!
ای کاش تو را بخواهم و بازیچه های دنیا سد راه توجهم به تو نشود!
ای کاش تو را بخواهم و بس…
6 ماهی هست که وبلاگم غیر فعاله…
6 ماهی هست که یه تغییر خیلی بزرگ، خیلی شیرین، خیلی جدید و خیلی پر دغدغه! توی زندگیم بوجود اومده!
6 ماهی هست که خدا یه جونِ تازه بهم داده … یه فرشته کوچولوی قشنگ و مهربون!
وقتی نگاهش میکنم حس میکنم چقدر دوسش دارم!
چقدر طاقت ناراحتی و سختی شو ندارم!
چقدر دوست دارم موفق و خوشحال باشه!
چقدر گریه و خنده و غرغر کردنا و شیطونی کردناشو دوست دارم!
یه تیکه از وجودمه!
با این که من بهش روح ندادم و چهره و اندامش رو نقش نزدم! فقط واسطه بودم توی زمینی شدنش…
حالا حساب کن اون خدایی که از هیچی ما رو آفریده و با حوصله ی تمام، نقشِ عشق زده به وجودمون… یه تیکه از روح خودشو گذاشته همراهمون… مهربون تر از مادر بهمون… چه عشقی میکنه با نگاه کردن به مخلوقش!
چقدر مشتاق ماست…!
مشتاق خوشبختی و سعادتِ ما…!
خالقِ بی نظیرِ ما…!
خداوندِ جانِ ما …
#عشق#محبوب#خداوند#مهر#بچه#روح#مغفرت#محبت_خدا#عشق_خدا
وقتی زرق و برق دنیا و قشنگی هاش دلتو میبره… وقتی میبینی بقیه با دیدن چه چیزا و گوش دادن به چه صداهایی خودشونو بردن توی عالم هپروت و بیخیال واقعیت عالم شدن… وقتی غررررق شدن تو غفلت ها و بدمستی از نعمت ها… و حواسشون نیست که قایق عمرشون داره میره سمت آبشاااار ! و عن قریبه که رشته ی همه ی این خواب ها و سراب ها پنبه بشه…! وقتی نگاه میکنی میبینی شیطون از راست و چپ و جلو و عقب دام گذاشته و منتظره افتادن تو رو جشن بگیره و بعدش قهقهه بزنه…! برگرده با طعنه بگه: خب… اینم از این یکی…! یادت باشه راه بالا و پایین بازه… «با این ستاره ها میشود راه را پیدا کرد»…! زرق و برق دنیا پیش نورِ بالاتر، رنگ میبازه… و محبتای سطحی و دنیایی، فقط با عشق واقعیه که از جلوه میوفته…! چشم گذاشتن روی همه ی اینا سخت نیست… اگه اون عشقه باشه… همون که بالاتر از همه این لذت هاست… شیرین تر و آرامبخش تر از همه چیز… عشق تو، ای معشوق بی نظیر من…❤